بغض خود را بشکن و بی هر بهانه گریه کنشرم را گاهی رها کن! عاشقانه گریه کن!خوب می دانم دلت از دست خیلی ها پر استپس خروشان شو! شبیه رودخانه گریه کنهرچه را در سینه ات سنگین شده آزاد کنمن خودم سنگ صبورت! بی کرانه گریه کنگریه گاهت هستم و در شکل های مختلف می کشم ناز تو را! پس نازدانه گریه کناشک بعد از هر خرابی مژده ی آبادی استتا دلت لبریز باشد از جوانه گریه کنرشته کوهی از هزاران شانه هستم پیش تواین منِ مشتاق را شانه به شانه گریه کنبا نوازش های من آرام خواهی شد! بیاشعر می خوانم تو هم در این میانه گریه کن#محمد_فرخ_طلب_فومنیبغض ات
برای من جانه دلم، آغوشم همیشه واسه بغل کردنت بازه و تو رو کم داره تا با هم گریه کنیم، بلکه آرام بشی، واست جون میدم که آرامش داشته باشی، دوستت دارم + نوشته شده در پنجشنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 0:34 توسط حمید | پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 179 تاريخ : پنجشنبه 15 ارديبهشت 1401 ساعت: 6:46